امیرعبداللهیان در ژنو: ایران مصرانه خواستار امحای سلاحهای هستهای است
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۳۲۸۲۳
به گزارش قدس آنلاین، امیرعبداللهیان امروز دوشنبه در سخنرانی خود در کنفرانس خلع سلاح در ژنو ابراز داشت: بسیار خرسندم که به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران در نشست عالیرتبه کنفرانس خلع سلاح سخنرانی نمایم. اجازه میخواهم در آغاز، تصدی ریاست کنفرانس خلع سلاح را به شما، آقای رئیس و کشورتان اندونزی تبریک عرض کنم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او تاکید کرد:جمهوری اسلامی ایران مصرانه خواستار امحای همۀ سلاحهای هستهای که بزرگترین تهدید ساخته دست انسان علیه بشریت و کره زمین است، می باشد.
مشروح سخنان امیرعبداللهیان به شرح زیر است:
«ما قویاً بر این باوریم که انسجام و اعتبار پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) منوط به اجرای کامل همۀ تعهدات مندرج در آن، از جمله مادۀ 6 است که طبق آن کشورهای دارنده سلاح هستهای مکلف به مذاکره موثر و نتیجه محور برای خلع سلاح هستهای شدهاند.
جمهوری اسلامی ایران ثابت کرده است که پیوسته برای بسیج ارادۀ سیاسیِ جمعی کشورها علیه سلاحهای هستهای و تقویت هنجارهای بینالمللی جهت خلع سلاح هستهای کوشش می کند. خلع سلاح کامل هسته ای، تنها راه معتبر و مطمئن برای جلوگیری از تکرار فجایع هیروشیما و ناکازاکی است.
ما همچنین مشتاق همکاری با اعضای کنفرانس خلع سلاح طی دورۀ ریاست جمهوری اسلامی ایران هستیم که از 18 مارس آغاز خواهد شد.
اگر همۀ دولت های عضو کنفرانس خلع سلاح، بویژه کشورهای دارنده سلاحهای هستهای، ارادۀ سیاسی از خود نشان دهند و به تعهدات خود در خصوص خلع سلاح هستهای عمل کنند، بنبست طولانیمدتِ این کنفرانس که مانع اجرای ماموریت آن شده است، شکسته خواهد شد.
ایران، به عنوان بزرگترین قربانی سلاحهای کشتار جمعی پس از جنگ جهانی دوم بواسطه سلاح های شیمیایی مورد استفاده توسط رژیم سابق عراق، تاکید می نماید که تنها تضمین عدم کاربرد سلاح های کشتار جمعی شامل سلاح های هسته ای، امحای کامل، بازگشت ناپذیر و قابل راستی آزمایی آنها است. لازم است تصریح نمایم که جمهوری اسلامی ایران جنایت استفاده از سلاح شیمیایی علیه مردم خود را مشمول مرور زمان ندانسته و مجدانه از کشورهایی که اقدام به فروش عناصر و فن آوری های مورد استفاده رژیم صدام برای تولید سلاح های شیمیایی نموده اند، خواستار روشن شدن حقیقت و پاسخگو کردن آنها در راستای استیفای حقوق قربانیان است.
جای تأسف است که تلاشهای جمعیِ ما برای تشکیل منطقۀ عاری از سلاحهای هستهای در غرب آسیا، که نخستین بار در سال 1974 به ابتکار ایران مطرح شد، همچنان از سوی ایالات متحدۀ آمریکا و متحدانش درقالب بخشی از حمایت فعال آنان از منبع واقعی اشاعۀ سلاحهای کشتار جمعی در منطقه، یعنی رژیم اسرائیل، بینتیجه مانده است.
در حقیقت، رژیم اسرائیل فوریترین و ملموسترین خطر، نه تنها برای فلسطینیهای بیدفاع و منطقۀ غرب آسیا، بلکه برای کل جهان به شمار میآید.
جامعه بین المللی باید این تهدید را جدی تلقی کرده و تصمیمی قاطع در مواجهه با تهدید بیسابقهای که این رژیم اشغالگر، آپارتاید و ستیزه جو متوجه صلح جهانی می کند، اتخاذ نماید.
قصاوتی که این رژیم آپارتایدِ مورد حمایت آمریکا طی نسلکشی بیرحمانهاش در پنج ماه گذشته در غزه از خود نشان داده و در این میان هیچ چیز — نه زنان و کودکان معصوم، نه کارمندان سازمان ملل، نه خبرنگاران، نه مدارس و نه بیماران و بیمارستانها — خط قرمز به شمار نیامده است، به همراه جنایات شهرکنشینان در کرانۀ باختری، نشاندهندۀ سطح فوقالعادۀ خطری است که منطقه را به سمت یک درگیری گسترده و قریبالوقوع سوق میدهد. این رژیم اشغالگر چنان در اثر حمایت آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی جسور شده که هم مردم مظلوم غزه و هم کشورهای منطقه را بیشرمانه به استفاده از سلاحهای هستهای تهدید میکند؛ برای نمونه، این اشتباه لفظیِ وزیر کابینۀ نتانیاهو نبود که گزینۀ هستهای را برای از میان بردن جنبش آزادی بخش حماس توصیه کرد.
پیش از آن هم نتانیاهو در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر 2023 از ضرورت «تهدید هستهای واقعی بر ضد ایران» سخن گفته بود.
در چنین اوضاع و احوالی، آیا بشریت میتواند صرفا تماشاگر باشد و اجازه دهد که یک اشغالگرِ متجاوز و دارنده سلاح هستهای با ادامه دادن به نسلکشی ملت فلسطین و با به خطر انداختن صلح و امنیتِ منطقهای چنین بیپروا حقوق بینالملل را به سخره گیرد؟
مسئولیت قانونی و تعهد اخلاقیِ مشترک ما ایجاب میکند نسلکشی را متوقف کنیم و اشغالگران متجاوز را بخاطر ارتکاب جنایات جنگی، نسلکشی و جنایت علیه بشریت، پاسخگو نماییم.
در همین حال، دنیا باید اذعان کند که سلاحهای هستهای در دست چنین رژیمی، جدیترین و فوری ترین تهدید علیه بشریت به شمار میآید. بنابراین، قطعاً ضرورت دارد که این رژیم نامشروع اسرائیل را بخاطر رفتارهای قانونشکنانه و شرارت آمیزش مسئول بدانیم. لازم است که همۀ ذخائر سلاح های هستهای این رژیم امحاء شده و کلیه تاسیسات هسته ای آن ذیل پادمانها و سازوکارهای راستیآزماییِ آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار گیرد.
در شرایطی که وضعیت امنیتی بینالمللی بهوضوح در حال وخیمتر شدن است، خلع سلاح هستهای نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است. کنفرانس خلع سلاح مناسب ترین چارچوب برای تلاش جمعی در جهت تحقق این هدف مهم می باشد. لذا ضروری است همه ما برای نیل به این مقصد، مشارکت سازنده و موثری داشته باشیم.»
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری تسنیممنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: جمهوری اسلامی ایران کنفرانس خلع سلاح خلع سلاح هسته ای سلاح های هسته ای بین المللی نسل کشی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۳۲۸۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پولیتیکو : مرد شماره دو روسیه از ولادیمیر پوتین هم ترسناک تر است/ نیکلای پاتروشف استفاده از سلاح هسته ای را تبلیغ می کند
به گزارش جماران، «هنگامی که ابر آتشفشان یلوستون فوران می کند، تمام زندگی در قاره آمریکای شمالی را از بین می برد. سیبری به یکی از امن ترین مکان های روی زمین تبدیل خواهد شد - که دلیل دیگری است که "نخبگان آنگلوساکسون" می خواهند این منطقه را از روسیه بگیرند.»
این جملات را نیکلای پاتروشف، دومین مرد قدرتمند مسکو بر زبان رانده است. پاتروشف که در حال حاضر رئیس شورای امنیت روسیه است، از زمان خدمت این دو نفر در KGB در لنینگراد در دهه 1970، همکار ولادیمیر پوتین بوده و اکنون مشاور ارشد و معتمد رئیس جمهور است.
پاتروشف به عنوان یک ژنرال ارتش و مدیر سابق FSB - آژانس جانشین KGB اتحاد جماهیر شوروی - فرمانروای دیگر سرویسهای مخفی این کشور نیز محسوب می شود . در میان اعضای کرملین، به نظر می رسد که او به تنهایی دارای مجوز برای صحبت به جای پوتین در مورد موضوعات استراتژیک، از جمله سلاح های هسته ای، جنگ در اوکراین، دیدگاه روسیه نسبت به ایالات متحده، اروپا و ناتو است.
به دنبال رهبری پوتین، بسیاری از بوروکراتهای ارشد روسی در تولید تئوریهای توطئه هیولایی با یکدیگر رقابت میکنند. با این حال، حتی در این جمعیت متلاشی شده، پاتروشف به دلیل هولناکی و شدت خصومت ضد غرب - و به ویژه ضد ایالات متحده – از دیگران در رتبه بالاتری قرار دارد.
هذیان گویی های او باعث یادآوری این حقیقت می شود که اگر پوتین فردا قدرت را از دست بدهد، جانشینان بالقوه او می توانند جنگ طلب تر و توسعه طلب تر باشند، نه کمتر. آمریکاییها باید نگران این باشند که چقدر دیدگاه پاتروشف تقویت کننده دیدگاه رئیس او است که در راس قدرت در کرملین نشسته است. نکته دیگری که ایالات متحده باید نگران آن باشد این است که چگونه خشم آمیخته به توهم او رویکردهای جنگ جویانه او که در مصاحبههای طولانی با روزنامههای پرتیراژ روسیه به خط حزب تبدیل میشود، در ذهن میلیون ها روس جا خوش می کند.
به نظر رئیس شورای امنیت، محاصره روسیه توسط غرب در قرن بیستم هیچ ارتباطی با کمونیسم و جنگ سرد نداشت. در واقع، سقوط اتحاد جماهیر شوروی قدرتمند، این کشور را به هدف نرمتری برای توطئهگران غربی تبدیل کرد و ایالات متحده تلاش کرد تا با استفاده از این فرصت، روسیه را وادار به کنار گذاشتن «حاکمیت، آگاهی ملی، فرهنگ و یک سیاست داخلی و خارجی مستقل کند». اهداف نهایی این توطئه، تجزیه روسیه، حذف زبان روسی، حذف این کشور از نقشه ژئوپلیتیکی، و محدود کردن آن به مرزهای دوک نشین مسکووی، قلمرو کوچک قرون وسطایی است.
در دنیای پاتروشف، ایالات متحده ویروسهای جدیدی را در آزمایشگاههای تسلیحات بیولوژیکی اختراع میکند تا مردم «ایالتهای قابل اعتراض» را نابود کند، و ویروس کووید-19 می تواند توسط پنتاگون با کمک چندین شرکت دارویی فراملیتی ایجاد شده باشد.
بزرگترین داستان فعلی او ماجرای اوکراین است، تقابلی که ظاهراً «در واشنگتن مهندسی شده است».
براساس ایده او، در سال 2014، ایالات متحده انقلاب میدان را در کی یف طراحی کرد که در حقیقت یک کودتا بود تا رئیس جمهور طرفدار مسکو را بیرون رانده و سعی کند اوکراینی ها را با تنفر از هرچیزی که مربوط به روسیه است همدم کند. به گفته او امروز، اوکراین چیزی بیش از یک میدان آزمایش برای تسلیحات قدیمی ایالات متحده و همچنین مکانی نیست که غرب ترجیح می دهد از منابع طبیعی آن بی رحمانه بهره برداری کند در حالی که خبری از جمعیت بومی در آن نیست. پاتروشف ادعا می کند که حفظ اوکراین به عنوان یک کشور مستقل در برنامه های آمریکا نیست.
این تصویری از جهان است که پاتروشف به پوتین ارائه می کند. نیکلای پتروف، جامعه شناس سیاسی برجسته روسی، استدلال می کند که این مشاور "چارچوبی" برای دیدگاه رئیس جمهور روسیه فراهم می کند.
پاتروشف در ماه مه گذشته گفت که سرویس های ویژه غربی تروریست ها و خرابکاران را برای "ارتکاب جنایت در خاک کشورمان" آموزش می دهند. غیرنظامیان روسیه به دلیل این دیدگاه آسیب دیده اند. هفتهها قبل از حمله تروریستهای داعش به یک سالن موسیقی در حومه مسکو در اواخر ماه گذشته، مقامات اطلاعاتی ایالات متحده به دولت روسیه در مورد تهدیدی برای محل برگزاری مراسم اطلاع رسانی کردند. پوتین هشدار ایالات متحده را رد کرد و آن را "باجخواهی آشکار" و "توطئه ای برای ترساندن و بی ثبات کردن جامعه ما" خواند.
در عرصه سیاست خارجی هم کار اصلی در سیاست گذاری را پاتروشف انجام می دهد و جایگاه سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه را به وظایف تشریفاتی و امضای معاهدات بی معنی تقلیل می دهد. همانطور که ماکسیم گلیکین، روزنامهنگار تبعیدی روسی اشاره کرده است، پاتروشف همان نقطه ای است که میدان و دیپلماسی به هم می رسند و این پیوند به طور اجتناب ناپذیری گسترش می یابد.
او برای دیدار با نیکلاس مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا و دانیل اورتگا، رئیس جمهور نیکاراگوئه، به آمریکای لاتین سفر کرده است. پاتروشف با رئیس جمهور کوبا، درباره «انقلاب های رنگی سازماندهی شده توسط آمریکا»، «فعالیت های مخرب» سازمان های غیردولتی، و اعزام نیروهای کوبایی به بلاروس «برای آموزش» بحث کرد.
پاتروشف بر روی سیاستهای تاریک تر پوتین نیز کار میکند. او احتمالاً در سال 2006 در مسمومیت الکساندر لیتویننکو، جدا شده از FSB در لندن دست داشت. پاتروشف همچنین مظنون به دخالت مستقیم در قتل یوگنی پریگوژین، فرمانده شورشی گروه مزدور واگنر در آگوست گذشته است. قتل قضایی مخالف برجسته رژیم، الکسی ناوالنی نیز بدون تأیید پاتروشف ممکن نبود. در واقع، همان طور که الکساندر رایکلین مقاله نویس روسی اپوزیسیون اشاره کرده است، تنها مقاماتی که می توانستند اجازه اعدام آهسته ناوالنی را صادر کنند، پوتین و پاتروشف بودند.
شاید جالبتر از همه، پاتروشف بر استراتژی هستهای روسیه تأثیر داشته باشد. در اکتبر 2009، او در مصاحبه ای با روزنامه ملی ایزوستیا اعلام کرد که سلاح های هسته ای روسیه فقط برای استفاده در یک جنگ "در مقیاس بزرگ" نیست. برخلاف محدودیتی که در نسخه 2000 دکترین نظامی روسیه بیان شد، پاتروشف پیشنهاد کرد که تسلیحات هستهای روسیه میتواند در یک درگیری منطقهای متعارف یا حتی محلی هم در آستانه استفاده شدن قرار بگیرد. او همچنین فکر میکرد که در یک «وضعیت بحرانی»، حمله پیشگیرانه علیه یک متجاوز «ممکن است منتفی نباشد». چهار ماه بعد، پوتین بازنگری در این دکترین را امضا کرد. همانطور که پاتروشف پیشنهاد کرده بود، برای روسیه برای دستیابی به بمبهای اتمی و موشکهای خود، دیگر لازم نیست درگیری «در مقیاس بزرگ» باشد. (تحریک پاتروشف برای حملات پیشگیرانه اتمی هنوز به متن دکترین تبدیل نشده است، اما باج گیری هسته ای صریح پوتین در دو سال گذشته نشان می دهد که پاتروشف ممکن است در نهایت به خواسته خود برسد.)
ایالات متحده در تلاش برای درک مقاصد روسیه، سعی کرده است پاتروشف را بهتر بشناسد. اولین تماس جیک سالیوان مشاور امنیت ملی با پاتروشف در 25 ژانویه 2021، پنج روز پس از تحلیف جو بایدن بود. سالیوان و پاتروشف علاوه بر ملاقات در ماه می همان سال، پنج بار دیگر تلفنی صحبت کردند. بر اساس گزارش نیویورک تایمز، پاتروشف پس از گفتگوی آنها در ماه نوامبر، در مورد راههای "بهبود فضای روابط روسیه و آمریکا" بحث کرده است. یک بیانیه مشترک نشان داد که سالیوان و پاتروشف درباره "افزایش اعتماد بین دو کشور" گفتگو کرده اند.
سیزده هفته بعد روسیه به اوکراین حمله کرد. پاتروشف یکی از تعداد انگشت شماری از مقاماتی که از طرح پوتین اطلاع داشتند و بنا بر گزارش ها نیروی محرکه آن هم بود.
از نظر پاتروشف، غرب کم کم در حال منقضی شدن است. او گفته است که تمدن اروپایی آینده ای ندارد. سیاست آن در "عمیق ترین انحطاط اخلاقی و فکری" است و به سمت "عمیق ترین بحران اقتصادی و سیاسی" پیش می رود. سقوط آمریکا نیز نزدیک است و براساس ایده پاتروشف آمریکا مانند لحاف چهل تکه ای است که دوخت های آن به راحتی قابل باز شدن هستند.
از این جهت و بسیاری دیگر، جهان بینی پاتروشف برای اکثر آمریکایی ها کاملاً بیگانه به نظر می رسد. آونگ تاریخ روسیه عموماً بین رژیمهای وحشیانه و جنگ طلب و حکومتهای خودکامه نرمتر و کمتر سرکوبگر که از رویارویی با غرب عقبنشینی میکنند، در نوسان بوده است. اما این الگو ممکن است برای آینده پس از پوتین صادق نباشد. پس از ربع قرن تحت حکومت پوتین، سرویسهای مخفی روسیه، که پایه و اساس رژیم او بود، تمام نهادهای دیگر را تنزل داده و قدرت را در انحصار خود درآوردهاند. پاتروشف که در ماه جولای 73 ساله می شود، یک سال از رئیس جمهور بزرگتر است. با این حال، اگر پاتروشف از برنامه های پوتین جان سالم به در ببرد، مطمئناً ارتش مخفی خود را برای کمک انتقال قدرت در روز موعود در اختیار دارد.